مسجد امام موسی کاظم علیه السلام شهر کیاسر

در مسجد که به فضای مجازی گشوده شد.

مسجد امام موسی کاظم علیه السلام شهر کیاسر

در مسجد که به فضای مجازی گشوده شد.

بسم الله الرحمن الرحیم
اخبار و گزارشات مربوط به مسجد، پایگاه باب الحوائج، کانون کریم آل طه، هیئت مذهبی جوانان موسی بن جعفر

بمناسبت وفات اباصلت هروى خادم خورشید

دوشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۴، ۰۷:۰۵ ب.ظ

اباصلت یکی از اصحاب خاص علی بن موسی الرضا(ع)و خادم و محرم اسرار آن حضرت بود. در این مقاله با سیمای تابناک او آشنامی شویم. گرچه بازسازی چهره ی او پس از هزار و دویست سال کارآسانی نیست...

تولد

جد اعلای عبدالسلام در هرات زندگی می کرد. وی در یکی از جنگها اسیر و به حجاز برده شد و برده عبدالرحمان بن جندب گردید; لذا پدران وی در مدینه زندگی می کردند و او در مدینه منوره متولدگردید و در آنجا رشد نمود. وی برای به دست آوردن احادیث وسخنان گهربار اهل بیت پیامبر(ص) مسافرتهای زیادی نمود. گاهی دربغداد و حجاز، و کوفه و یمن و مدتی در نیشابور و دیگرشهرهای خراسان بسر برد. او در علم حدیث مقامی بلند و ارجمند پیدا کرد.

 

سلسله نسب:

عبدالسلام فرزند صالح، کنیه اش اباصلت و معروف به هروی است. سمعانی در انساب خود می گوید: ابوالصلت فرزند صالح، فرزندسلیمان، فرزند ایوب، فرزند میسره هروی قرشی، از موالیان عبدالرحمان بن جندب است .

چون که جد اعلای وی برده عبدالرحمان بود، وی را از موالیان وی شمردند .

 

شیدای ولایت:

اباصلت با این که از راویان اهل سنت نیز روایات زیادی نقل کرده و در بین آنها نیز به صدق و راستی معروف است، اما شیدای ولایت و عاشق اهل بیت پیامبر، خصوصا علی بن موسی الرضا(ع)بود. تا جایی که افتخار خدمتگذاری آن حضرت را به دست آورد و محرم اسرار آن امام همام(ع)گردید .

از روایات زیادی استفاده می شود که اباصلت مورد عنایت و توجه حضرت امام رضا(ع) بود و امام او را بسیار دوست می داشت. در پیشبرد محافل و مجالس او را همراه خود می برد. و در مواقع خاص تذکرات بسیار سازنده ای به او می داد و شخصیت ایمانی او را پرورش می داد .

اباصلت هروی تا آخرین لحظه زندگی امام رضا(ع)، از وی جدا نشدو حدیث غم انگیز شهادت آن حضرت را چنین نقل کرد:

«روزی در محضر امام رضا(ع)بودم. آن حضرت فرمود: فردا به مجلس مامون داخل می شوم. اگر با سرپوشیده از آن خانه خارج شدم دیگر با من سخن نگو. روز دیگر آن حضرت بعد از نماز صبح جامه هایش را پوشید و در محراب نشست و منتظر ماند تا این که غلامان مامون آمدند. آنگاه کفش خود را پوشید، ردای مبارک را بردوش افکند. و به مجلس مامون وارد شد. من در خدمت آن حضرت بودم. چند طبق از میوه های گوناگون نزد مامون بود. او خوشه انگوری را که بعضی از دانه های آن را زهرآلود کرده بودند، دردست داشت و آن دانه هایی که زهرآلود نبود می خورد تا متهم نشود. چون نظرش به آن حضرت افتاد. مشتاقانه از جای خود برخاست و دست در گردن مبارک امام(ع)انداخت و میان دو دیده وی را بوسید و به حسب ظاهر آنچه می توانست اکرام و احترام نمود .

او را به جای خود نشاند و آن خوشه انگور را به او داد و گفت:

یابن رسول الله! از این نیکوتر انگور ندیده ام .

حضرت فرمود: شاید انگور بهشت از این نیکوتر باشد .

مامون گفت: از این انگور تناول نما .

حضرت فرمود: مرا از خوردن این انگور معاف دار .

مامون خیلی اصرار کرد.. .

حضرت سه دانه از آن انگور زهر آلود تناول کرد. حالش دگرگون شد. باقی انگور را بر زمین افکند و از آن مجلس برخاست. مامون گفت: ای پسرعمو کجا می روی؟!

فرمود: به آنجا که مرا فرستادی.

آن حضرت غمگین و محزون سرخودرا پوشید و از خانه مامون بیرون آمد .

اباصلت می گوید: به دستور وی با او سخن نگفتم تا به خانه خودوارد شد و فرمود: در را ببند...»

امام رضا(ع)با همین انگور زهرآلود به دیار ابد شتافت و شربت شهادت نوشید.

 

اباصلت در نیشابور و خراسان:

اباصلت که تا آن زمان در علم حدیث شهرت بسزایی یافته بود واز مراگز علمی آن روز یعنی: شام، حجاز، یمن، عراق و جاهای دیگردیدن نموده بود و با مشایخ آن زمان ارتباط برقرار کرده بود،برای استماع احادیث جدید به نیشابور وارد شد. وقتی مشاهده کردکه این شهر از حوزه های بزرگ علمی و حدیثی است در آنجا اقامت گزید .

هنگام ورود حضرت علی بن موسی الرضا(ع) به نیشابور، اباصلت نیزدر این شهر بود.

حدیث معروف سلسله الذهب را که در آن شهر املا فرمود، اباصلت نیز آن را نقل نموده است .

اباصلت می گوید: هنگامی که امام خواستند از نیشابور به طرف طوس بروند حافظان و ائمه اهل حدیث نزد آن حضرت آمدند و از وی خواستند تا حدیثی از جدش برای آنها املا فرماید.. .

اباصلت بعد از حرکت امام رضا(ع)از نیشابور، همراه وی ازنیشابور خارج شد و به طرف طوس و مرو حرکت نمود .

هنگام که امام رضا(ع)به نزدیک سناباد رسید. متوجه شدند که مردم از سنگ کوه برای طبغ غذا، دیگ می تراشند. مام رضا(ع)به آن کوه تکیه داد و دستور داد: برای آن حضرت نیز دیگی از آن سنگهابتراشند و در آن غذا طبخ نمایند . سپس همراه امام رضا(ع)وارد مرو شد .

ابن حجر می گوید: اباصلت در همه مجالس و محافل با امام رضا(ع)بود و هنگام مناظرات و احتجاجات امام با روسای ادیان ومتکلمان و دانشمندان حاضر بودند. اباصلت بعد از شهادت جانسوزعلی بن موسی الرضا(ع)دوباره به نیشابور بازگشت و به مناظرات وبحثهای علمی و حدیثی مشغول شد .

 

وفات:

عبدالسلام بن صالح، اباصلت هروی، باعمری پربرکت در نشر احادیث اهل بیت پیغمبر(ص)و بحث و مناظره با منکرین دین و مخالفین وخدمتگذاری سالهایی از عمرش به حضرت امام رضا(ع)درسال 232 یا236 ه .ق دار فانی را وداع گفت، و دوستداران علم و حدیث راداغدار نمود .

آنچه مسلم است، اندکی قبل از وفات در نیشابور بوده است. امادر کجا وفات یافته و در کجا مدفون گردیده در کتب تاریخ و حدیث از آن ذکری نیست.

در حومه شهر مقدس مشهد در کنار جاده سنگ بست مزاری است که می گویند قبر اباصلت می باشد. و مردم او را در آنجا زیارت می کنند. ولی در آن مزار هیچ گونه اثر و نشانه ای که ثابت کنداین مزار متعلق به ابوصلت است وجود ندارد. سنگ و لوحی هم دراثبات این مطلب در آنجا نمی باشد .

البته خود این شهرت تاریخی می تواند قرینه ای بر این موضوع باشد .

 

فهرست منایع:

پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مکارم شیرازی

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

سایت ویکی شیعه

 

۹۴/۰۵/۱۲ موافقین ۰ مخالفین ۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">